۲۵ فروردین روزبزرگداشت عطارنیشابوری


ز عشقت سوختم ای جان کجایی

بماندم بی سر و سامان کجایی
نه جانیّ و نه غیر از جان چه چیزی
نه در جان نه برون از جان کجایی
ز پیداییّ خود پنهان بماندی
چنین پیدا چنین پنهان کجایی
هزاران درد دارم لیک بی‏تو
ندارد درد من درمان کجایی
چو تو حیرانِ خود را دست‏گیری
ز پا افتاده‏ام حیران کجایی
ز بس گر عشق تو در خون بگشتم
نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی
شد از توفان چشمم، غرقه کشتی
ندانم تا در این توفان کجایی
چنان دلتنگ شد عطار بی تو
که شد بروی جهان زندان کجایی


۲۵ فروردین روزبزرگداشت عطارنیشابوری گرامی باد


برای آشنایی بیشتر با این شاعر گرانقدر به ادامه مطالب بروید

عطار نیشابوری شاعر و عارف قرن ششم و هفتم هجری است که نام او را «محمد» و لقبش را «فریدالدین» نوشته‌اند. در شعرهایش بیش‌تر «عطار» تخلص کرده و گاهی هم «فرید» را برای خود برگزیده است. عطار بیش از ‌٧٠ سال و کم‌تر از ‌٨٠ سال عمر کرده و ظاهراً در سال ‌٦١٨ به دست مغولان کشته شده است.
شیخ عطار داروخانه‌ای داشته که در آن به کار طبابت می‌پرداخته است. به روایت جامی، سبب گرایش عطار به تصوف آن بود که: «روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود. درویشی آن‌جا رسید و چندبار شیءٌ لله گفت (یعنی چیزی برای خدا بده). وی به درویش نپرداخت، درویش گفت: ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: چنان‌که تو خواهی مرد. درویش گفت: تو همچون من می‌توانی مرد؟ عطار گفت: بلی. درویش کاسه‌ای چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: الله و جان بداد. عطار را حال متغیر شد و دکان بر هم زد و به این طریق درآمد.»
درباره قتل عطار نیز چنین نوشته‌اند: «پس از تسلط چنگیز خان مغول بر بلاد خراسان شیخ عطار نیز به دست لشگر مغول اسیر گشت. گویند مغولی می‌خواست او را بکشد. شخصی گفت: این پیر را مکش که به خون‌بهای او هزار درم بدهم. عطار گفت: مفروش که بهتر از این مرا خواهند خرید. پس از ساعتی شخص دیگری گفت: این پیر را مکش که به خون‌بهای او یک کیسه کاه تو را خواهم داد. شیخ فرمود: بفروش که بیش از این نمی‌ارزم. مغول از گفته او خشمناک شد و او را هلاک کرد.»
عطار نیشابوری نه تنها شاعری پرآوازه است؛ بلکه بنا به نظر عارفان، در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده ‌است؛ چنان‌که مولوی درباره او سروده: هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم.
عطار در مثنوی بسیار مشهور خود «منطق‌الطیر»، ماجرای سفر سیمرغ به کوه قاف را در طلب یافتن سیمرغ روایت می‌کند که از هفت وادی عرفان طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا گذر می‌کنند و درمی‌یابند که سیمرغ خود آن‌ها هستند.
از دیگر آثار عطار نیشابوری به «الهی‌نامه»، «خسرونامه»، «پندارنامه»، «اسرارنامه»، «مصیبت‌نامه»، «خسرونامه »، «جواهرنامه»، «شرح القلب»، «دیوان قصاید و غزلیات» و کتاب منثور «تذکرةالاولیا» می‌توان اشاره کرد.
***
فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر بن ابراهیم بن اسحاق بن مصطفی بن شعبان عطار کدکنی نیشابوری یکی از شاعران و عارفان ادب پارسی است که روز ‌٢٥ فروردین هر سال، روز بزرگداشت اوست.
اما به راستی ما تا چه اندازه از عطار می‌دانیم و او را گرامی می‌داریم؟ شاید اگر به عطار نیشابوری لقب نداشت، محل و زندگی و آرامگاه او را نیز فراموش می‌کردیم. از سرگذشت و تاریخچه روزگارش هر چه هست، قطعیت ندارد. گویی این شاعر عارف‌مسلک نه تنها در میان مردم؛ بلکه در میان شاعران امروزی نیز فراموش شده است.
در واحدهای درسی گروه زبان و ادبیات فارسی، نامی از عطار نیشابوری را جز در دو واحد درسی منطق‌الطیر نمی‌یابید. راستی، عطار چند اثر از خود به جای گذاشته است؟ بر مقبره عطار نوشته شده که او متولد سال ‌٥٤٠ قمری است و مرگ او در سال ‌٦١٨ قمری اتفاق افتاده است.
اکبر بهداروند، یکی از محققانی که گذری بر زندگی عطار نیشابوری داشته است، در این‌باره می‌گوید: قاضی نوراللهی عطار را متولد سال ‌٥١٣ قمری می‌داند؛ اما در ریاض‌العارفین سال تولد او ‌٥١٢ قمری است.
عطار در ابتدا به شغل پدر طبابت می‌کرده؛ اما از همان‌جا رو به عرفان و شعر می‌آورد. چنان که خودش می‌گوید:
مصیبت‌نامه که اندوه جهان است
الهی‌نامه که اسرار جهان است
به داروخانه کردم هر دو آغاز
چگونه زود رفتم زین و آن باز
به داروخانه پانصد شخص بودند
که در هر روز نبضم می‌نمودند
عطار هم طبیب بود،‌ هم عارف و هم شاعر. عطار نیشابوری به سفر می‌رود و در این سفر به ملاقات بزرگان ادب و دین می‌رود و در همین سفر با مجدالدین بغدادی آشنا می‌شود و از او طب و عرفان می‌آموزد.
عادل سواعدی که دکتری زبان و ادبیات فارسی دارد، عطار را یکی از بنیان‌گذاران عرفان عاشقانه می‌داند و می‌گوید: برخی از عرفا راه رسیدن به خدا را از طریق زهد می‌جویند؛ اما زهد در آثار عطار اثر چندانی ندارد و از همان ابتدا در آثار عطار گرایش عاشقانه در او دیده می‌شود؛ چراکه عشق از درون و دل آدمی شروع می‌شود و عطار کوتاه‌ترین راه را برای رسیدن خدا انتخاب می‌کند.
عطار در سال‌های عمرش می‌نویسد و می‌سراید و می‌توان سیر تکاملی درونی عطار را در آثارش مشاهده کرد. در جایی آمده که تألیف‌ها و تصنیف‌های عطار در نظم و نثر به عدد سوره‌های قرآن یعنی ‌١١٤ سوره می‌رسد تا جایی که عطار نیز درباره آثارش می‌سراید:
کسی که چون منی را عیب جوید / همی گوید که او بسیارگوی است
ولیکن چون بسی دارم معانی / بسی گویم تو مشنو نی تو دانی
گوهر آخر به دیدن نیز ارزد / چنین گفتن شنیدن نیز ارزد
بسیاری از محققان و استادان، منطق‌الطیر عطار را که ‌٤٦٠٠ بیت است، عمده‌ترین اثر عطار نیشابوری می‌دانند. اکبر بهداروند منطق‌الطیر عطار را اثری تمثیلی می‌داند و آن را عرفان ذات حق و اندیشه‌شناسی الهی معرفی می‌کند و می‌افزاید: در این اثر ‌٣٠ مرغ می‌مانند که همان متصوفه و اهل سلوک هستند و به دنبال سیمرغ که همان ذات حق است، می‌گردند.
او اضافه می‌کند: مراحل سلوک طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فناست و عطار به راستی یکی از فقرای بزرگ عالم عارفان بود که به مقام فنای فی‌الله رسید.
عطار نیشابوری در زمان حمله مغول‌ها به ایران کشته می‌شود.
محمد جوروند - مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه - در خصوص پایان زندگی این عارف اظهار می‌کند: زندگی عطار به شهادت ختم می‌شود. عطار با شهادتش روحیه سلحشوری عرفان را در ایران پیاده کرده است. او عارف شهیدی است که در مقابل متجاوزان ایستاد و شهید شد.
البته درباره چگونگی کشته شدن عطار داستان‌ها و شاید افسانه‌ها گفته شده است و در جایی نیز آمد که عطار با خون قبل از شهادت روی دیوار می‌نویسد:
در کوی تو رسم سرفرازی این است / مستان تو را کمینه‌بازی این است
با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت / شاید که تو را بنده‌نوازی این است
عطار باز در تاریخی نه چندان دقیق، در اوایل قرن هفتم قمری، می‌میرد. جسمش را به خاک کویش که از آن متولد شده است، می‌سپارد و روح عارف خود را بر بلندای نام عارفان دنیا به پرواز درمی‌آورد.
جوروند عطار را اقیانوس معرفی و تصریح می‌کند: باید عارف باشی تا عرفان عطار را بشناسی. عطار سیمرغ است و ما پرندگان کوچک در سایه‌سار او نفس می‌کشیم.
بهداروند نیز در این‌باره اضافه می‌کند: عطار مجموعه جزایری است که در آن انواع و اقسام سفینه‌های معرفتی در حال تموج هستند و در عالم حیرانی به سر می‌برند.
عرفان عطار او را جزو برترین شاعران عارف معرفی کرده است. اما چگونه؟ عادل سواعدی درباره تفاوت عرفان عطار بیان می‌کند: عرفان عطار با سیر و سلوکی جمعی همراه است. اکثر عارفان با یک پیر پیش می‌روند؛ اما عطار ثابت کرده است که اگر سیر و سلوک گروهی باشد، پله‌های عرفان سریع‌تر طی می‌شود.
نصرالله امامی - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز - نیز عطار را یکی از پیشگامان شعر و تفکر عرفانی در ادبیات فارسی معرفی و خاطرنشان می‌کند: آثار عطار بنیادی‌ترین منابع تعلیمی عرفان در شعر فارسی است. مخاطبان آثار او نیز از میان گروه‌های مختلف اجتماع هستند. شخصیت‌های داستان‌های تعلیمی او نیز به همین اندازه متنوع هستند.
اما به عطار، کسی که اساس انسان را به صورت منظم و منظوم پی‌ریزی کرده و مولوی در مسیری که او برایش ترسیم کرده بود، حرکت کرد، به خوبی پرداخته شده است؟
امامی می‌گوید: عطار از نظر مقبولیت عام نسبت به حافظ، مولوی، فردوسی و سعدی در مرتبه بعدی قرار گرفته است؛ اما تصور می‌کنم به اندازه سهمش در حوزه عرفان به او توجه نشده است.
بهداروند نیز در این‌باره می‌افزاید: واحدهای درسی ادبیات در دانشگاه در مقابل با اقیانوس ادبیات محدود است و آن‌گونه که به دیگران پرداخته‌ایم، به خودمان نپرداخته‌ایم.
برخی از کارشناسان راهکارهایی را برای معرفی بیش‌تر شاعران و عارفان پارسی در حد شأن و جایگاه آنان معرفی می‌کنند.
حبیب پیام - مدرس زبان و ادبیات فارسی - به تخصصی‌تر شدن دوره‌های دکتری زبان و ادبیات فارسی اشاره می‌کند و می‌گوید: نگاه ادبیات در دوره‌های تخصصی عام است. فردی در این سطح به طور خاص به بررسی یک ادیب نمی‌پردازد؛ اما در کشورهای همسایه دوره‌ دکتری بسیار تخصصی می‌شود و یک دانشجو می‌تواند ابعاد مختلف آن ادیب را، که ناشناخته مانده است، مکشوف کند.
جوروند پرداخت به عطار را تنها محدود به دانشگاه‌ها و محافل عرفانی نمی‌داند و اضافه می‌کند: عطار باید در میان مردم معرفی شود تا مردم به وجود عطار و عرفان او پی ببرند. برای این منظور می‌توان داستان‌های منطق‌الطیر عطار را در کتاب‌های درسی جای داد.
عطار از شاعران بزرگ‌ در زبان و معناست و چه زیبا مولوی درباره او می‌گوید:
عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی سنایی و عطار آمدیم
و در جایی دیگر:
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم
باشد که عطار تنها به ‌٢٥ فروردین هر سال، آن هم تنها در نیشابور و چند محفل کوچک، محدود نشود.
منبع:www.siasatrooz.ir
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد